Web Analytics Made Easy - Statcounter

یکی از کوچه‌های مهم بالای میدان منیریه و خیابان ولیعصر(عج) که به نام شخصیت مهمی است و نوشتن درباره‌اش خالی از لطف نیست کوچه لقمان ادهم است.

به گزارش همشهری آنلاین، کوچه‌ای که به نام یکی از چهره‌های نام‌آور ایران یعنی دکتر «محمدحسین لقمان ادهم» نبیره پیر احمد کنی، طبیب محمدعلی‌شاه و نواده میرزا محمد کنی، طبیب ناصرالدین شاه است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

آنطور که «نصرالله حدادی» تاریخ‌پژوه به نقل از کتاب «شرح حال طبیبان قاجار و رضاشاه» می‌گوید: «محمدحسین خان ادهم فرزند ارشد فخرالاطبا (میرزا زین‌العابدین لقمان‌الممالک) بود که پس از مرگ پدر به لقب فخرالاطبا ملقب شد و از پزشکان تراز اول آذربایجان محسوب می‌شد و نزدیک‌ترین همکار دکتر طولوزان بود که در سال۱۲۵۸ در تبریز متولد شد. تحصیلات خود را در دانشکده پزشکی پاریس انجام داد و پس از مراجعه به ایران در تبریز به سمت طبیب مخصوص ولیعهد وقت، محمدعلی میرزا مشغول کار شد.»

حددادی ادامه می‌دهد: «او با بودجه شخصی مدرسه لقمانیه را با اسلوب اروپایی تأسیس کرد. دولت فرانسه و روسیه، دیپلم این مدرسه را معادل دیپلم کامل متوسطه می‌شناختند. دکتر لقمان ادهم، تحصیلات مقدماتی و متوسطه را در تبریز و در مدرسه لقمانیه انجام داد و مدتی معلم جغرافیا و ناظم آن مدرسه بود. سپس نزد استادان فن و پدر خود، طب ایرانی را فراگرفت و سال۱۲۸۰ هجری شمسی به فرانسه رفت و در دانشکده پزشکی مشغول شد. سال ۱۹۰۸میلادی (۱۲۸۷هجری شمسی) پایان‌نامه خود را در باب بیماری‌های سالک با درجه ممتاز ارائه کرد. به ایران بازگشت و به سمت طبیب مخصوص احمدشاه با لقب لقمان‌الدوله منصوب شد و به عضویت مجلس حفظ‌الصحه درآمد و در عملی شدن آبله‌کوبی سعی فراوان کرد.»

حدادی در ادامه می‌گوید: «لقمان‌الدوله در تصویب قانون طبابت تلاش‌های فراوانی را به کار برد. او در سال ۱۳۱۲ نیز به سمت پزشک مخصوص رضاشاه منصوب شد. در سال ۱۳۱۷ از ریاست دانشکده پزشکی و خدمات رسمی بر اثر ضعف مزاج کناره‌گیری کرد. در ۲۴ شهریور سال ۱۳۲۸ به پاس خدمات ۵۰ساله‌اش از طرف وزارت فرهنگ و دانشگاه تهران و فرهنگستان ایرانی یک قطعه نشان همایون و از طرف وزارت فرهنگ، نشان دانش درجه یک به او اعطا شد. البته دکتر محمدحسین خان دارای نشان‌های علمی دیگری از جمله نشان لژیون دونور از فرانسه، نشان ویکتوریا از انگلستان، عقاب سرخ از آلمان، لئوپلد از بلژیک و نشان‌های دیگر از دولت‌های ایتالیا و ترکیه و اسپانیا نیز بود.»

این پژوهشگر تاریخ تهران اضافه می‌کند: « دکتر محمدحسین لقمان ادهم پیش از ظهر اول آبان ۱۳۲۹ که مصادف با روز عاشورا بود، چشم از جهان فروبست. بیمارستان ۳۰۰تختخوابی تهران ۱۵دی ۱۳۳۰ از سوی وزارت بهداری وقت به نام او نامگذاری شد. زنده‌یاد ملک الشعرای بهار نیز که سال ۱۳۱۲ به دلیل مخالفت با پهلوی اول در حبس به سر می‌برد در زندان قصیده‌ای در ستایش لقمان‌الدوله سرود که با این بیت تمام می‌شود: «چو لقمان ادهم نباشد کسی/ هوادار جانت به جانت قسم.»

منبع: فرارو

کلیدواژه: تهران قدیم قیمت طلا و ارز قیمت موبایل لقمان ادهم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۹۶۳۰۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

افغانستان،حسرت ما و جام جهانی

 تیمی که در اولین حضورش در جام ملت‌ها مسافر جام جهانی شد. تیم ملی افغانستان برای ما مهم بود؛ چون معماری آن کاملاً ایرانی بود و تمام سنگ‌های گرانقیمت آن از دل خاک پرگهر خراسان بیرون کشیده شده بود. مجید مرتضایی و حمید معصومیان در تایلند کاری کردند کارستان.

آن‌ها از کوچه‌پس‌کوچه‌های مشهد جواهراتی را برای تزئین تیم ملی افغانستان جمع کردند که سال‌ها در بستر بی‌توجهی خاک می‌خوردند. حقیقت این است که افغانستان خسته از سال‌ها جور و ستم امروز به فرزندانی که در این خاک رشد کرده‌اند می‌بالد و این هنر مردان ایرانی بود که غرور جریحه‌دار شده افغان‌ها را به دست خودشان التیام بخشیدند.

صعود افغانستان به جام جهانی نشان داد خراسان بزرگ چقدر در بازیکن‌سازی و مربی‌سازی ظرفیت و توانایی دارد و چقدر مدیران ورزش و البته مسئولان رده بالا در حق جوانان این شهر با تصمیم‌های عجیب جفا کرده‌اند. واقعیت تلخ ماجرا این است که علاوه بر تیم ملی افغانستان هنوز هم می‌توان تیم ملی دیگری از دل شمال‌شرق ساخت و به جام جهانی فوتسال فرستاد.

در فوتبال هم البته که همین است. اگر درایت و دوراندیشی در ورزش خراسان بود، امروز نباید شاهد جولان تیم‌هایی چون خوشه طلایی ساوه در مخمل استادیوم‌های مشهد می‌بودیم. مشهد هنوز هزاران مرتضایی و معصومیان دارد و هنوز می‌توان از دل آن با هنر مدیریت صحیح چند تیم فوتبال و فوتسال باشگاهی در حد آسیا سبز کرد. افسوس که در تمام این سال‌ها استعدادهای شگرف این خطه در آتش جنگ‌های سیاسی – مدیریتی سوختند و امروز جز تلی از ناکامی و حسرت برای ورزش مشهد باقی نمانده است.

آمار می‌گوید قهرمان جام ملت‌های آسیا مشهد بود.علاوه بر احسان اصولی به عنوان رئییس کمیته فوتسال فدراسیون، تیم ملی ایران چند بازیکن مشهدی و تیم ملی افغانستان سه مربی مشهدی  داشت و شاکله اصلی‌اش را بازیکنان قد کشیده در کوچه‌پس‌کوچه های گلشهر مشهد تشکیل می‌دادند. پس صعود افغانستان باید تلنگری جدی باشد برای آن‌ها که خودشان را به خواب زده‌اند و بیدار هم نمی‌شوند.

محمدجواد رستم‌زاده

دیگر خبرها

  • پزشک بیرانوند مصاحبه‌اش را تکذیب کرد؛ زمان بازی با تست عملکردی در زمین مشخص می شود!
  • افغانستان،حسرت ما و جام جهانی
  • قدیمی ترین بنای کاخ گلستان اینجاست
  • حکایت آمریکایی که دیگر «آمریکا» نیست
  • قیام علیه جنایات اسرائیل برگرفته از وجدان بیدار جهانیان
  • مدارس، صاحب نیروگاه های خورشیدی می شوند
  • از کوچه‌باغ تا باغ‌کاجی | طرشت هنوز به باغ‌هایش معروف است
  • پرمخاطب مثل «گیل‌دخت»
  • کتابِ «حکایت زخم‌ها» به چاپ دوم رسید
  • کتابِ «حکایت زخم ها» به چاپ دوم رسید